عاشقانه های شبنم درکنار زندگیم

اشک چشمم را به دنبالت فرستادم بیا
بیستونم را پی خالت فرستادم بیا
از تو می خواهم بیایی رنگ بارانم کنی
آنقدر بر من بباری تا غزل خوانم کنی
روزگار بی فایی از تو دورم کرده است
در میان خاطراتت بی حضورم کرده است
داری از من می گریزی آه سردی می کشی
آه می دانم که بی باران چه دردی می کشی
عاشقی دارد خودش را بی تو مجنون می کند
لیلی اش را از دلم  با غصه بیرون می کند
گفته بودم عاشقم باشی کبوتر  می شوم
کاش می دیدی که دارم بی تو پر پر می شوم
بی بال وپر وا کن کبوتر پر زدن دشوار نیست
هیچ راهی بی  خطر یا کاملاٌ هموار نیست
باورم کن تا پرم را با پرت همسو کنم
خاطرات تلخ را  از خاطرت جارو کنم
بامن بیا
دیدگاه ها (۰)

عاشقانه های شبنم

ازحیله ور دیدن کنید به وجد خواهید امد

عاشقانه های شبنم

عاشقانه های شبنم

عاشقانه های شبنم

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

عشـق تحقیر شده 𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟒︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼⏜۪۪۪︵‌‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط